بسم الله
سلام ....
چه ميشود گفت از حسيني که در واژه نمي گنجد ....
شب خنجر آب ديده داد در دست ...خورشيد به خون تپيده دارد در دست... از گودي قتلگاه بيرون آمد...اي واي سر بريده دارد در دست ...
انشالله کربلايي شيد ...