شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

درب کنسرو بازکن برقی
+ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادِي يا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»؛ -کسى که صداى انسانى را بشنود که فرياد مى زند: اى مسلمانان به دادم برسيد و کمکم کنيد، کسى که اين فرياد را بشنود و پاسخ نگويد، مسلمان نيست ...
+ از آتش پريدن برايم رنگ باختـ وقتي فهميدمـ ابراهيم براي اين که نور منور دشمن را بيدار نکند روي آتش ـخــوابــــيــــد ...
چهارشنبه سوري براي شما پنجشنبه سازي براي ما ... اوجي نمي خواهيم ، همين سرخ رويان زمين، پاک کردن قلب آتش گرفته ي ما را کفايت مي کند.
عاللللللللللي بود
+ اميري حسين و نعم الامير... به هر بزم و هر کوي و هر انجمن / سرم خاک پاي حسين و حسن/ پدر در دو گوشم سرود اين سخن / که اي نازنين طفل دلبند من/ حسيني بمان و حسيني بمير/ اميري حسين و نعم الامير... زخون جگر پاک پاکم کنيد/ سپس عاشق سينه چاکم کنيد/ به تيغ محبت هلاکم کنيد/ به صحن ابوالفضل خاکم کنيد/ که خاکم دهد بوي مشک و عبير/ اميري حسين و نعم الامير ...
خيالش زمن دلربايي کند / غمش در دلم خودنمايي کند/ نوايش مرا نينوايي کند/ ولايش مرا کربلايي کند/ بدانند خلق از صغير و کبير / اميري حسين و نعم الامير ...
دانلود مداحيش http://meysammotiee.ir/files/other/moharram/Shab6Moharram1392[03].mp3
لاهوت
عالي
+ ز جان گذشته هايت شدند عاقبت به خير/ أنيس و سَـعد و حُـرُّ و بَـشير و مالک و زهير ... عِـباد و عابس و سالم و جون و حنظله/ رُمَـيث و عامر و مِـنهَـج و حارث و بُـرِير ... جُـناده و سُـوَيد و جابر و شبيب/حَـتوف و سِـيف، سعيد و جُـندب و حبيب ... به راه تو به خاک و خون فتاده اند/ که بعد از آن شدي تو شيب الخضيب ... سروده اند تمام اين جوان و پير/ اميري حسينٌ و نعم الامير ...
ادامه دارد اين نهضت از خون باکري/ مسير و سيره‌ي سرخ چمران و باقري ... عليمحمدي، شهرياري و احمدي/ به چشم فتح آويني و خط شاطري.... حسيني است تمام اين قافله/خميني است امام اين قافله ... و تا عليست طلايه دار مسير/ شهادت است مرام اين قافله ... بحقشان بيا و دستمان بگير/اميري حسينٌ و نعم الامير ...
بدان که رسم مهمان نوازي چنين نبود/ بگو که جرم حاجيان کشته در منا چه بود ... شبيه خنجري شدي به دست دولت يهود/ الا و لعنه الله علي آل سعود ... منا شده شبيه خاک نينوا/ نداده آب کسي به دست تشنه ها ... به قرب حق رسيده اند حاجيان/که از منا رسيده اند کربلا .... بگو به ياد کشتگان آن کوير/ اميري حسينٌ نعم الامير ...
دانلود مداحيش http://meysammotiee.ir/files/other/moharram/Shab04Moharram1395%5B05%5D.mp3
لاهوت
عالي بود
+ [وبلاگ] پيش خدا ...
(عکس زهرا فانوسي دختر شهيد مدافع حرم در کنار پدر ...)
دشت پر بود از شقايق هاي لطيف و کاغذي که در مقابل يکديگر قد علم کرده بودند. باد آرام در ميان شقايق ها مي پيچيد و گروه گروه آن ها را به تکاپو مي انداخت. آفتاب هم از پشت ابر گاه گاهي دشت ها را نوازش مي کرد. زهرا در ميان دشت با لباس تمام قد سفيد ايستاده بود .... ادامه در وبلاگ
همه 5 نظر
همابانو
:'(
ممنون از توجهتون ...
+ [وبلاگ] ناظران حقيقي
بچه ها مثل هر سال کنار صندوق هاي راي دور هم حلقه زده بودند .... اصغر، مهدي، ابراهيم، ناصر و...
مهدي بازهم شوخ طبعيش گل کرده بود رو به جمع گفت: " بچه ها بيايد آقايي کنيد امسال ديگر به من راي بدهيد!"
بعدی همه 9 نظر قبلی
لاهوت
عالي....
ممنون
+ دوان دوان داخل کوچه آمد پاهاي برهنه اش را روي آسفالت هاي سرد و خيس گذاشت در حالي که مي لرزيد، زير رگبار، چشم به آسمان دوخت و گفت : "خدايا ... خدايا ... قبلا گفته بودم سقف خانه مان خراب است ...از تو مي خواهم باران را قطع کني ... به خاطر برادر کوچکم ... فقط همين يکبار!"
وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ؛ « و هر چيزي را که در راه او انفاق کنيد، عوض آن را مي دهد و او بهترين روزي دهندگان است».
در آستانه سال نو، نيازمندان را از ياد نبريمــ ... التماس دعا
+ هواي اين شهر بدجور گرفته است ... انگار وارونگي شده است همه چيز با هم ... مي گويند هر روز در شهر قلب کسي مي ايستد، وجدانش تمام مي کند و روحش مي ميرد ... ريز گردهاي غربي حالا ديگر همه جا هستند ... ماسک بر چشم و گوش هم افاقه نمي کند ... فقط بايد دعا کرد رحمت خدا ببارد ...!
"فرهنگ، به معناي هوايي است که ما تنفّس ميکنيم " رهبر انقلاب 1/1/93
هواي ِ خوبي نيست انگار...
+ وقتي پدر از او پرسيد: "دخترم چرا لباس شب عروسي را به فقير بخشيدي و با لباس کهنه اولين بار به خانه علي رفتي؟" لبخند زد و گفت: "پدرجان مگر نه اين است که ... لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ ... من هم آن شب هيچ چيز را به اندازه ي آن لباس دوست نداشتم براي همين آن را بخشيدم!" پدر هم از سخن فاطمه به اشکــــ آمد و گفت : "فداها ابوها ... "
يا فاطمه والزهراء@};- فدايت شوم------منتظر
+ علي را که شکست دادند ... فرياد زد : "هنوز کار تمام نشده است ..." "حالا بايد فـاطـمـهـ را بـ شـ کـ نـ يـ م!"
"هنوز کار تمام نشده است ..."
+ آسمان دنيايش شکافت ... دو دست در ميان نور از آسمان پايين آمد پاهاي او را گرفت و او را از ميان دنياي زيبا و دلنشينش بيرون کشيد... بعدها به او گفتند که آنروز به دنيا آمدي!
هَلْ أَتي‏ عَلَي الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَکُنْ شَيْئاً مَذْکُوراً ...؟
+ به آخر رمضان که مي رسيم گروهے قلب هايشان پر از سرور شده است و رخسارشان پر از نور و چهرهايشان پر از لبخند و گروهے فقط يک ماه ديگر را پشت سر گذاشته اند ... درست مانند آياتــ تو وُجـوهٌ يَومئذٍ مُّسفرة ... ضاحكة مستبشرة ...ووجوهٌ يومئذٍ عليها غَبـرةٌ...تَرهـقُها قَترةٌ
در آن روز چهره‏هايى درخشانند ... خندان شادانند ... و در آن روز چهره‏هايى است كه بر آنها غبار نشسته ... آنها را تاريكى پوشانده است ... عبس 38-41
عده اي هم اشک ريزان:'(
"پناه مى برم به جلال ذات بزرگوارت از اينكه ماه رمضان از من بگذرد يا سپيده دم امشب بزند و هنوز از تو در پيش من بازخواست يا گناهى مانده باشد كه مرا بدان عذاب كنى " دعاي روزهاي پاياني ماه ...ممنون از همگي و التماس دعا
+ امشب شب هشتم پاهاي جسمم توان رفتند ندارند اما انِّ "قلبے" وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ ... آيا داخل شود؟
بگذار برايت بگويد که به سوي تو صَمَدْتُ مِنْ أَرْضِي وَ قَطَعْتُ الْبِلادِ رَجَاءَ رَحْمَتِكَ پس نا اميد مکن در اين شب قلبم را
التماس دعا
السلام عليک يا علي بن موسي الرضا
+ بگذار امشب اشک بريزم براي تنگي و تاريکي قبرم اشک بريزم براي لحظه جان دادنم ... براي لحظه اي که ديگر هيچ چيز فرقے نمي کند فَمالے ـلا اَبْـكـے؟
اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي ... اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري .... اَبْكي لِضيقِ لَحَدي ... اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير اِياي ..... اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي ... ابوحمزه ثمالي
امان از وحشت قبر:'( :'(
*ابرار*
:(
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top