پيام
+
تا قامت رعنايش را ديد بي اختيار به سمتش دويد ... در راه زمين خورد اما بلند شد ايستاد ... باز زمين خورد باز ايستاد ... چه فرقي مي کرد ديگر، يوسفش ، اجر صبرش باز گشته بود!

zohoor-e-monji
90/3/18
کوچه بنے هاشم
آه ... شوقا الي رويته ...
کوچه بنے هاشم
ممنون جناب سفير
*هور*
عالي بود احسنت
کوچه بنے هاشم
ممنون خانوم هور ... عجل يا مولاي يا صاحب الزمان
* هاتف *
اللهم عجل لوليک الفرج...
صهبانا
اي صاحبِ زمان و زمانه ظهور کن
از کوچه هاي غيبت و غربت عبور کن
آه اي کليم عشق ، وادي ايمن ترا کجاست؟
اين خاک تيره را نفسي کوه طور کن
صهبانا