پيام
+
مسلم بن عوسجه روي زمين افتاد ... حبيب بن مظاهر به همراه امام بر بالينش حاضر شدند ... مسلم با آخرين رمقش به امام اشاره کرد و رو به حبيب با صداي ضعيف گفت : " جان تو جان اين مرد، در رکابش جان خود را فدا کن" ... حبيب با لبخند پاسخ داد :"به پروردگار کعبه همين کار را خواهم کرد"

*مهاجر*
90/9/4
کوچه بنے هاشم
مي گفت اگر عاشق بشوي ، ظهر عاشورا مي بيني حسين با آخرين رمقش به مهدي فاطمه (عج) اشاره مي کند و با صداي ضعيف و آرام مي گويد : "جان شما، جان اين مرد " ....
*خون شهدا*
يا حسييييييييييييييييين....
کوچه بنے هاشم
مي شنوي که ي گويد: "مهدي من خيلي غريب هست ... مبادا تنهايش بگذاريد" :(
قافيه باران
يا جده ي سادات:((ما تو كربلاي آقا كدام طرفيم؟؟:((
کوچه بنے هاشم
ممنون خانوم مهاجر هرچند تعبير من نبود // ان شالله جز حسيني ها باشيم