آدمها، گاهی دلتنگ می شوند، دلتنگ آدمها، دلتنگ خودشان اصلا دلتنگ نشان ها
گاهی یاد یک حَــرم، یک انگشتر، یک چشم می شود برای تو تمام زندگی ...
آدمها گاهی انس می گیرند، انس با آدمها، انس با خودشان، اصلا انس با لحظات
گاهی یاد یک شب، یک ساعت، یک لحظه می شود برای تو تمام زندگی ...
****
چند روزی است که کسی در آرامش حوالی سحر نمی گوید : اللهم انی اسئلک ...
چند روزی است که هنگام مغرب نه خبری از ربنــــــــا ست، و نه اسمـــاء الهی جاری می شود در سفره امان
چند روزی است که حوالی ظهر، پرواز معصومانه ای را با نوای ترتیل تجربه نمی کنیم
چند روزی است که نه برای تو صمنا شده ایم و نه بر رزق و روزیت افطرنا
چند روزی است که شب ها ابوحمزه آراممان نمی کند، به خواب رفته اند نوای سیدی ها، رب الکریـــمـ ها و انیس من لا انیس له ها
چند روزی است که همه چیز به حال غیر عادی خود باز گشته
حالا دیگر نه عطش لذتی دارد و نه آب روان ....
****
آدمها گاهی از دست می دهند، نشان ها را، لحظات را ، روزها را
پینوشت :
" همان طور که برای استقبال ماه مبارک رمضان روزه می گیرید، مستحب اس برای بدرقه ی ماه چند روزی را روزه بگیرد، این پیشنهاد را به عرض طلاب جوان و دانشجو ها عرض می کنیم .... برای اینکه ملکاتی که در ماه مبارک پیدا شد را حفظ کنیم، ماهی سه روز روزه گرفتن دشوار نیست ... این حفظ ماه مبارک است ما یک سفر سنگین در پیش داریم" آیت الله جوادی آملی
اولین جرعه آن را که نوشیدم مست شدم و در حال مستی تقاضای جرعه ای دیگر کردم، اما این بار تو بودی که ناز می کردی و مرا سر می گرداندی. پیاله ام را به طرفت دراز کردم و تقاضای جرعه ای دیگر کردم اما پیاله ام را شکستی. هر چه التماس کردم که جامی دیگر بده تا از حجاب جسمانی بیاسایم ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی . اکنون من خمارم و پیاله به دست هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب عشقت به سر می برم .
آخرین دست نوشته ی دانشجوی شهید ناصر باغانی
تفحص:
بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 24
کل بازدید: 204465
رتبه سوم در پنجمین طرح ملی وبلاگ نویسی بوی سیب، رادیو معارف
ح) کلیه حقوق مطالب نزد خدا محفوظ است. بازنشر به هر نحو آزاد
کیف اشتیاقی بهم
شوقا الی رویتک
فاصله تا کربلا
داستان کربلا را بخوان
و ما ادرائک ما لیلة القدر
استقبال
مَن مِثلُک ...؟
کاش شیعه نباشی رمیله
طا را میم الف ح، فقط زود برگرد!
ریز یادواره ها
ما عند الله
ریزواره های کوچه
از دست برفت
فکر کن چه نتهاست